استفاده از مرورگر مناسب تجربهی کاربر را از جستوجو در فضای وب تا حد زیادی متحول میکند. اِلِمانهای متعددی هستند که مرورگر را به مرورگری مناسب تبدیل میکنند: از سرعت بالا و ویژگیهای امنیتی بهتر گرفته تا بهرهمندی از تنوع بالای اکستنشنها و میزان اشغال فضای رم و CPU.
عوضکردن مرورگر وب فعلیتان میتواند حداقل در اوایل تجربهی نامناسبی به شما بدهد. ممکن است مرورگر فعلیتان بهترین مرورگر دنیا نباشد؛ اما چون مدت نسبتا زیادی است که از آن استفاده میکنید، بیشک به رابط کاربری و ویژگیهای مختلفش عادت کردهاید و همین موضوع میتواند جدایی از آن را برایتان سخت کند.
با همهی اینها، نباید فراموش کرد پس از گذشت مدتزمانی مشخص، به مرورگر جدید عادت خواهید کرد و از ویژگیهای بینظیرش لذت خواهید برد. این موضوع را به این دلیل مطرح کردیم که بدانید برای هرکسی کوچکردن از مرورگری به مرورگر دیگر کار سادهای نیست؛ اما این کار در بلندمدت میتواند اثرهای مثبت زیادی بهدنبال داشته باشد و تجربهی لذتبخشی از جستوجو در فضای وب به شما منتقل کند.
در مقالهی پیش رو، سعی میکنیم بهترین مرورگرهای وب سال ۲۰۱۸ را با ذکر دلایل روشن معرفی کنیم. در هریک از بخشها، مرورگرها را از جوانب زیادی نظیر سرعت بازکردن صفحات وب، میزان اشغالکردن فضای رم بررسی میکنیم تا نهایتا به بهترین مرورگر سال برسیم. سال گذشته، گوگل کروم با وجود داشتن برخی نکتات منفی نظیر اشغال زیاد فضای رم موفق شد بهلطف بهرهمندی از ویژگیهایی جذاب، لقب بهترین مرورگر سال را ازآنِ خود کند. باید دید این مرورگر محبوب میتواند باردیگر این رتبه را کسب کند یا خیر.
سال گذشته و پس از انتشار فهرست بهترین مرورگرهای ۲۰۱۷، برخی کاربران از نبود مرورگرهایی مثلسافاری در فهرست ما گِلهمند بودند. ضمن احترام به دیدگاه تمامی کاربران، باید این نکته را متذکر شویم انتخاب فهرست چهار نامزد نهایی براساس بررسیهایی دقیق صورت گرفته است. این یعنی اگرچه مرورگری مثل سافاری یا حتی ویوالدی ممکن است ویژگیهای مثبتی داشته باشند، این ویژگیها درحدی نبودهاند که بخواهیم آن را درکنار دیگر نامزدهای فعلی قرار دهیم.
در فهرست پیش رو، اسمی از مرورگر اینترنت اکسپلورر بهمیان نیامده و تصمیم گرفتهایم بررسیهایمان را روی مرورگر داخلی جدید ویندوز یعنی اج (Edge) انجام دهیم. البته، صادقانه بگوییم با وجود انتخابهایی نظیر اپرا و کروم و فایرفاکس کاربران کمی پیدا میشوند که بخواهند برای وبگردی روزانه از مرورگر جدید مایکروسافت استفاده کنند؛ مرورگری که ظاهرا قرار است بهزودی با یک مرورگر مبتنی بر کرومیوم جایگزین شود.
درادامهی مقاله، بد نیست نگاهی اولیه به نامزدهای بهترین مرورگرهای وب در سال ۲۰۱۸ بیندازیم.
بیشک، مرورگر کروم محبوبترین مرورگر حال حاضر دنیا است که میلیونها نفر از آن استفاده میکنند. این مرورگر در بررسیهای امسال موفق شد در برخی بنچمارکها با اختلاف درخورتوجهی درمقایسهبا رقبا، صدر جدول را دراختیار بگیرد. کروم بهلطف بهرهمندی از تنوع بالای اکستنشنها، با اقبال عمومی مواجه شده و روزبهروز به کاربران آن افزوده میشود؛ خصوصا از این نظر که گوگل بهتازگی رابط کاربری آن را تغییر داده و شکل جذابی را به آن بخشیده است.
کروم مدتها است که از طراحی سادهی اولیهی خود فاصله گرفته؛ اما همچنان کار با آن بسیار ساده و لذتبخش است. باکس URL بزرگ (با نام اختصاصی OmniBar)، فضایی کوچک برای اکستنشنها، تبها و آیکونی ستارهای برای بوکمارککردن صفحهها، رابط کاربری کروم را تشکیل میدهند؛ رابطی کاربری که درعین سادهبودن ظاهری مدرن دارد.
مرورگر کروم عمیقا با سرویسهای مختلف گوگل یکپارچهسازی شده است. بهعلاوه، کاربر میتواند بوکمارکها، رمزهای عبور، تبهای باز و موارد اینچنینی را بهسادگی در بین دستگاههای مختلف همگامسازی کند. این مرورگر مدرن درکنار ویژگیهای یادشده، از چندین حساب کاربری هم پشتیبانی میکند تا هریک از اعضای خانواده بتوانند بهسادگی با حساب کاربری خودشان و ازطریق مرورگر در فضای وب جستوجو کنند.
گوگل کروم PDFخوان داخلی نیز دارد و شما را از دیگر اپلیکیشنهای مشابه بینیاز میکند. درضمن کسانی که زیاد با گوگل ترنسلیت کار میکنند، میتوانند بهسادگی اکستنشن مختص به آن را از فروشگاه کروم نصب کنند تا دیگر لازم نباشد هربار وارد آدرس Translate.Google.com بشوند.
تقریبا تنها نکتهی منفی گوگل کروم که اتفاقا خیلیها را شاکی کرده، این است که فضای زیادی از رم را اشغال میکند. بررسیهای سال گذشته هم نشان داد این مرورگر همچون هیولا فضای رم را میبلعد؛ اما گوگل سعی کرده پس از هر بهروزرسانی، مرورگرش را از این نظر بهینهتر کند.
برای آندسته از کاربرانی که عاشق اکستنشنهای فراوان هستند و تمایل دارند از مرورگری امنتر درمقایسهبا گوگل کروم استفاده کنند، مرورگر متنباز موزیلا فایرفاکس شاید بهترین انتخاب ممکن باشد. فایرفاکس مسیر را برای دیگر مرورگرها بهمنظور توسعهپذیرشدن هموار کرد. شایان ذکر است تنوع اکستنشنهای فایرفاکس هماکنون به گوگل کروم نمیرسد؛ اما رویکردی که موزیلا پیش گرفته میتواند نوید این را بدهد که روزی فایرفاکس بتواند از این حیث بر کروم غلبه کند.
فایرفاکس نیز از ویژگی همگامسازی بین دستگاههای مختلف پشتیبانی میکند و بهلطف ارائهی وبگردی روان میتواند تجربهی جذابی به کاربر بدهد. کاربر میتواند تبهای باز، تبهای اخیر، تاریخچهی جستوجو و حتی بوکمارکهای خود را در بین دستگاههایش همگامسازی کند.
سال گذشته بود که موزیلا طراحی مرورگرش را با انتشار فایرفاکس کوانتوم بهروز کرد. نتایج بررسیهای سال گذشته نشان داد این مرورگر درمقایسهبا نسخههای قبلیاش پیشرفت چشمگیری در همهی زمینهها داشته؛ اما هنوز برای غلبه بر کروم جای کار دارد. بااینحال، پیشبینی میشود که این مرورگر بتواند سرانجام موزیلا را به روزهای اوجش برگرداند.
یکی از برتریهای مهم فایرفاکس درمقایسهبا رقبایش در چند سال اخیر، بیشک به قابلیت جستوجوی ناشناس (Incognito Mode) برمیگردد. تمامی مرورگرهای دیگر نیز از قابلیتی مشابه بهرهمند هستند و وعدهی وبگردی کاملا ناشناس را میدهند؛ اما بررسیها نشان میدهد در اکثر مواقع، وبسایتهای میزبان میتوانند فعالیت کاربر را در حالت ناشناس نیز پایش کنند. این درحالی است که موزیلا با قراردادن مسدودکنندهی تبلیغات و مسدودکنندههای ردیابها در مرورگرش، عملا این کار را برای وبسایت محال کرده است.
تا قبل از رویکارآمدن کروم، مرورگر اپرا یکی از بهترین انتخابهای ممکن برای وبگردی روزانه بود. مدیرعامل پیشین اپرا که هماکنون روی مرورگر Vivaldi کار میکند، در پی آن است مجددا چنین هدفی را برای خود محقق کند. امروزه، اپرا دیگر محبوبیت پیشین را ندارد و قافیه را تا حد زیادی به رقبایش باخته است.
اپرا مبتنی بر همان موتور اصلی مرورگر کروم است و این، یعنی میتواند بسیاری از اکستنشنهای این مرورگر را اجرا کند. گفتنی است اکستنشنی ویژه برای این مرورگر تولید شده که امکان نصب اکستنشن را از فروشگاه کروم ارائه میدهد.
این مرورگر به برخی ویژگیهای غیرمعمول نظیر Turbo مجهز شده که با فشردهسازی صفحات وب در سرورهای اپرا، سرعت بارگذاری و پهنای باند را بهبود میبخشد. اپرا ویژگی امنیتی جالبی به نام «برجستهسازی دامنه» دارد که قسمت بزرگی از دامنه را مخفی میکند تا کاربر بتواند بهسادگی بفهمد در آن لحظه، در چه سایتی قرار دارد.
اپرا همچنین از نوار کناری کاربردی بهرهمند است که گزینههای مختلفی در آن گنجانده شده و کاربر میتواند بهسادگی به آنها دسترسی پیدا کند. در این نوار کناری، سرویسهایی نظیر واتساپ و فیسبوک مسنجر و تلگرام دردسترس هستند. اپرا نیز همچون کروم و فایرفاکس از قابلیت همگامسازی بین دستگاههای مختلف پشتیبانی میکند.
اج مرورگری نوپا بهشمار میآید که مایکروسافت با تبلیغات بسیار، آن را برای ویندوز جدید خود منتشر کرد. این مرورگر هنوز جای کار دارد؛ اما میتواند عملکرد واقعا خوبی از خود بهجای بگذارد. تعداد اکستنشنهای اج بهمرور درحالرشد است؛ اما هماکنون تنوع بسیار کمی در این زمینه دیده میشود.
ویژگی همگامسازی اج فقط به سایتهای محبوب و فهرست مطالعه محدود میشود و برخلاف دیگر مرورگرها، با آن سرعت و نظمی که انتظارش را داریم، بهروزرسانی جدید دریافت نمیکند. تمامی اینها دستبهدست هم دادهاند تا نتوانیم جدیدترین جاهطلبی مایکروسافت را در بازار مرورگرها، مرورگری عالی بهشمار بیاوریم. حتی اخیرا شایعاتی در فضای مجازی منتشر شده که مایکروسافت قصد دارد این مرورگر را کنار بگذارد.
مرورگر اج با وجود کموکاستیهایش، از برخی ویژگیهای مفیدی بهرهمند است که میتواند برای برخی افراد کاربردی باشد. اج عمیقا با قابلیتهای نوشتاری ویندوز 10 و همچنین واننوتهمگامسازی شده است و این، یعنی کاربر میتواند با استفاده از آن بهسادگی بخشی از صفحهی وب را برش دهد و روی آن متن دلخواه خود را بنویسد و در واننوت ذخیرهاش کند. یکی دیگر از نکات جالب اج، بهرهمندی آن از دستیار صوتی کورتانا است. کاربر میتواند با بهرهگیری از این دستیار صوتی، بهسرعت در وب جستوجو و قیمتهای مختلف را مقایسه کند و کارهای دیگری انجام دهد.
ویژگیهایی نظیر امکان پین (سنجاق) کردن وبسایتها به نوار وظیفه (تسکبار)، جستوجوی تمامصفحه، مطالعهی فایلهای PDF، تبهای جدید بهفرم MSN.com و ویژگیهای دیگر، باعث شدهاند اج نیز مرورگر مناسب و جالبی باشد. یکی از بهترین ویژگیهای این مرورگر، قابلیت Continue on PC است که به کاربر امکان میدهد صفحات وب را از گوشی خود به پیسی منتقل کند.
بههنگام انتشار بهروزرسانی آوریل۲۰۱۸ بود که اج بهبودهای جزئی، اما درخورتوجه به خود دید؛ ازجمله امکان میوت (بیصدا) کردن تبها، پرشدن خودکار فرمها (مثل کروم) و منوی تنظیمات بهروزرسانیشده. در بهروزرسانیهای جدید اج، مطالعهی کتابهای الکترونیکی نیز به کاری لذتبخشتر تبدیل شده است.
تا اینجای کار، با هریک از مرورگرها آشنا شدیم و دریافتیم هریک چه نکات منفی و مثبتی دارند. از اینجا بهبعد بهتر است بررسیمان را دقیقتر کنیم و سری به بنچمارکها بزنیم. بهمنظور تعیین بهترین مرورگر وب سال ۲۰۱۸، از ابزارهای متعددی بهره گرفتیم.
بهمنظور بررسی JavaScript از بنچمارکهای JetStream ،Octane 2.0 و SunSpider 1.0.2 استفاده کردیم؛ درضمن بنچمارکهای WebXPRT 2015 و Speedometer شرایط وبگردی عادی کاربر را شبیهسازی میکنند و از این حیث، میتوانند ابزار مناسبی برای سنجش عملکرد کلی مرورگر باشند.
در بخش دیگری از بررسی، بیست تب مختلف را در یک پنجره بازکردیم و نگاهی به فضای اشغالشدهی رم و پردازندهی مرکزی انداختیم تا ببینیم کدامیک از مرورگرها عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. وقتی تمامی تبها شروع به بارگذاری کردند، ۴۵ ثانیه منتظر ماندیم و فضای اشغالشدهی رم و پردازنده را بررسی کردیم.
در سالهای اخیر، اکثر سازندگان مرورگرهای وب تصمیم گرفتهاند تأکید بسیار کمتری روی Flashداشته باشند. ازآنجاییکه Flash کمکم دارد به روزهای پایانی عمرش نزدیک میشود، تصمیم گرفتیم تغییری در تنظیمات آن ایجاد نکنیم و هریک از مرورگرها را در حالت پیشفرض قرار دهیم. علاوهبراین، در آزمایشهایمان هیچ اکستنشنی را روی مرورگر نصب نکردیم و تنظیمات آن را در حالت پیشفرض قرار دادیم تا بدینترتیب، عملکرد خام وبگردی هرکدام را اندازه بگیریم.
در این بررسی، از لپتاپ Aspire E 15-575-33BM ایسر با سیستمعامل ویندوز ۱۰ هوم و مشخصات سختافزاری نظیر یک ترابایت هارد درایو و چهار گیگابایت رم و پردازندهی Core i3-7100U اینتل استفاده شده است. درضمن، شرایط اینترنت برای تمامی مرورگرها یکسان بوده است.
بنچمارک JetStream (هرچه بیشتر، بهتر) | ||
---|---|---|
ردیف | نام مرورگر | امتیاز |
۱ | مایکروسافت اج | ۲۲۹.۱۳ |
۲ | گوگل کروم | ۱۹۶.۱۵ |
۳ | اپرا | ۱۸۴.۴۲ |
۴ | موزیلا فایرفاکس | ۱۶۰.۸۵ |
در بنچمارک JetStream این مایکروسافت اج بود که توانست با اختلافی نسبتا درخورتوجه، در صدر جدول جای گیرد. در این بنچمارک، امتیاز کسبشدهی فایرفاکس تا حد زیادی پیشبینیشدنی بود؛ خصوصا از این حیث که این مرورگر پیشتر توانسته بود در همین بنچمارک، امتیاز ۱۲۵.۴۳ را کسب کند. کروم و اپرا بهترتیب با امتیازات ۱۹۶.۱۵ و ۱۸۴.۴۲ در ردههای سوم و چهار جای گرفتند.
بنچمارک SunSpider (هرچه کمتر، بهتر) | ||
---|---|---|
ردیف | نام مرورگر | امتیاز |
۱ | مایکروسافت اج | ۱۴۰.۷ |
۲ | موزیلا فایرفاکس | ۳۳۰.۴ |
۳ | گوگل کروم | ۳۹۵.۹ |
۴ | اپرا | ۳۹۷.۸ |
ذکر این نکته حائز اهمیت است که از مدتی پیش، SunSpider به فهرست بنچمارکهای منسوخشده پیوسته است؛ بااینحال نتایج بهدستآمده همگی پیشبینیپذیر بودند. به اختلاف فاحش بین اج و دیگر مرورگرها دقت کنید. علاوهبراین، عملکرد فایرفاکس در این زمینه افت کرده و امتیازش از ۲۹۰ (در ماه نوامبر) به ۳۳۰.۴ رسیده است.
بنچمارک Octane 2.0 (هرچه بیشتر، بهتر) | ||
---|---|---|
ردیف | نام مرورگر | امتیاز |
۱ | اپرا | ۲۲٬۶۴۹ |
۲ | گوگل کروم | ۲۲٬۴۹۹ |
۳ | موزیلا فایرفاکس | ۲۱٬۶۹۲ |
۴ | مایکروسافت اج | ۱۸٬۴۵۴ |
در بنچمارک Octane 2.0، مرورگر اپرا در صدر جدول ایستاد. دو مرورگر کروم و فایرفاکس نیز پابهپای اپرا پیش آمدند و با اختلافی تقریبا اندک بهترتیب در رتبههای دوم و سوم جای گرفتند. بهروزرسانیهای اخیر مرورگرها در این روند تأثیرِ بهسزایی داشتهاند؛ چراکه تا چند ماه پیش، اج صدر جدول را ازآنِ خود کرده بود.
بنچمارک Speedometer (هرچه بیشتر، بهتر) | ||
---|---|---|
ردیف | نام مرورگر | امتیاز |
۱ | گوگل کروم | ۱۱۰ |
۲ | اپرا | ۱۰۶.۷ |
۳ | مایکروسافت اج | ۵۵.۹ |
۴ | موزیلا فایرفاکس | ۴۱.۸ |
پس از بررسی بنچمارکهای نسبتا قدیمی، بهتر است نگاهی به عملکرد مرورگرها در بنچمارکهای مدرنتر نظیر Speedometer بیاندازیم. جایی که کروم و اپرا توانستند در رقابتی نزدیک، بهترتیب در ردههای اول و دوم جای گیرند. اگر به جدول دقت کنید، میبینید که اج و فایرفاکس فاصلهی زیادی با دو مرورگر دیگر دارند؛ چند ماه پیش هم طی یکسری بنچمارکگیری، نتایج مشابهی بهدست آمده بودند، با این تفاوت که اج در جایگاه آخر جدول قرار داشت.
بنچمارک WebXPRT 2015 (هرچه بیشتر، بهتر) | ||
---|---|---|
ردیف | نام مرورگر | امتیاز |
۱ | اپرا | ۳۳۱ |
۲ | گوگل کروم | ۳۲۶ |
۳ | موزیلا فایرفاکس | ۳۲۵ |
۴ | مایکروسافت اج | ۲۸۸ |
اعداد بهدستآمده در بنچمارک WebXPRT 2015 برای سه مرورگر اپرا و فایرفاکس و کروم بههم نزدیک بودند. این بنچمارک با اجرای برخی اپلیکیشنهای مبتنی بر وب، از مجموعهتصاویر گرفته تا ابزارهای نتبردای آنلاین، شرایطی ویژه را برای تعیین عملکرد هر مرورگر شبیهسازی میکند. این بنچمارک درواقع حکم PCMark دنیای مرورگرها را دارد و یکی از مهمترینِ آنها بهشمار میآید. اینجا اپرا بهترین عملکرد را از خود برجای گذاشت و کروم و فایرفاکس در رقابتی نزدیک، ردههای دوم و سوم را ازآنِ خود کردند. البته شاید بهتر باشد بگوییم این دو مرورگر مشترکا در ردهی دوم جای گرفتند.
غنای اطلاعات ویکیپدیا بر هیچکس پوشیده نیست. از دریای اطلاعات این وبسایت میتوان برای تحقیقهای تجاری و غیرتجاری و تقریبا در هر زمینهای بهره برد. شرکتها، محققان، دانشمندان داده و حتی افراد صرفا کنجکاو، همهوهمه درزمرهی افرادی قرار میگیرند که سعی میکنند دادههای ویکیپدیا را استخراج و تحلیل کنند.
ویکیپدیا بهمثابهی گنجینهای است که از مجموعهای از صدهامیلیون صفحهی وب و میلیونها مقالهی وزین چندزبانه تشکیل شده است. این امر ویکیپدیا را به بهشت خزندگان وب (Web Crawler) تبدیل کرده است. با جستوجویی ساده در گیتهاب، متوجه میشوید بیش از سیصد خزندهی وب و پروژههای مشابه برای استخراج داده از ویکیپدیا وجود دارد.
وبکراولینگ، تنها راه موجود برای استخراج و تحلیل دادههای ویکیپدیا نیست. برای مثال، ویکیمدیااجازهی استخراج دادهها در فرمتهای متنوعی را میدهد. همچنین، API ویکیمدیا نهتنها برای دریافت اطلاعات، بلکه برای ایجاد باتها و تعامل با مقالات بهطور برنامهنویسیشده استفاده میشود.
در آموزش زیر، روی ابزار Mixnode تمرکز میکنیم که استخراج و تحلیل دادهها از ویکیپدیا با استفاده از کوئریهای SQL را فراهم میآورد. برای استفاده از این ابزار باید با SQL آشنا باشید.
Mixnode اجازه میدهد با وب مانند پایگاه داده برخورد کنید. با استفاده از Mixnode میتوانید کوئری بنویسید و آن را روی وب اجرا کنید. با اجرای کوئری مدنظر Mixnode بهطور خودکار صفحات لازم برای پاسخ به کوئری را پیدا میکند.
مثالهای زیر نحوهی کارکرد Mixnode و استخراج و تحلیل دادهها را شفافتر میکند.
select
url
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
url
نمایانگر آدرس صفحه استpages
جدولی است که هر ردیف آن مطابق با صفحهی منحصربهفرد در وب استurl_domain = 'wikipedia.org'
مطمئن میشویم که فقط صفحات ویکیپدیا و سابدامینهای آن (مانند en.wikipedia.org
) مدنظر قرار میگیرند. اگر بخواهید فقط در ویکیپدیای فارسی جستوجو کنید، کافی است عبارت fa.wikipedia.org
را جایگزین کنید.select
url,
css_text_first(content, 'h1#firstHeading') as title
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
and
url like '%/wiki/%'
css_text_first(content, 'h1#firstHeading')
عنوان مقالهی ویکیپدیا را خروجی میدهد. با نگاهی به سورس HTML مقالات ویکیپدیا، پی میبریم h1#firstHeading
مسیر CSS برای عنوان مقاله است. css_text_first
نیز تابعی است که اجازهی استخراج اولین مورد از انتخابگر CSS را میدهد. content در اینجا سورس کامل HTML صفحه است.
url like '%/wiki/%'
استفاده میکنیم تا مطمئن شویم نتایجمان فقط به مقالات مربوط میشود.select
url,
css_text_first(content, 'h1#firstHeading') as title
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
and
url like '%/wiki/%'
and
contains(content, 'Elon Musk')
contains()
تابعی است که اجازهی بررسی وجود یک زیررشته در یک رشته را میدهد. با استفاده از contains(content, 'elon musk')
مطمئن میشویم که در نتایجمان عبارت Elon Musk موجود است.select
url,
css_text_first(content, 'h1#firstHeading') as title,
cardinality(css_text(content, 'ol.references li')) as reference_count
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
and
url like '%/wiki/%'
order by reference_count desc
ol.references
قابلدسترسی است. css_text(content, 'ol.references li')
متن تمامی منابع مقاله را به ما میدهد و ازآنجاییکه فقط به تعداد نیاز داریم، پس از تابع cardinality()
استفاده میکنیم که اندازهی یک آرایه را برمیگرداند. desc در خط آخر مقالات را بهصورت نزولی برایمان مرتب میکند. برای مرتبسازی بهصورت صعودی از asc استفاده کنید.select
url,
css_text_first(content, 'h1#firstHeading') as title,
cardinality(words(css_text_first(content, '#content'))) as article_length
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
and
url like '%/wiki/%'
order by article_length desc
words()
آرایهای شامل تمامی کلمات یک متن را برمیگرداند. استفاده از cardinality(words(css_text_first(content, '#content'))) as article_length
، تعداد کلمات یک مقاله را به ما میدهد.select
avg(cardinality(words(css_text_first(content, '#content')))) as average_article_length
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
and
url like '%/wiki/%'
avg()
میانگین دادههای ورودیاش را برمیگرداند که در اینجا، تعداد کلمات تمامی مقالات ویکیپدیاست.select
url,
remove_left(css_text_first(content, 'h1#firstHeading'), 'Talk:') as title,
cardinality(words(css_text_first(content, '#content'))) as discussion_length
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
and
url like '%/wiki/Talk:%'
order by discussion_length desc
select
url,
css_text_first(content, 'h1#firstHeading') as title
from
pages
where
url_domain = 'wikipedia.org'
and
url like '%/wiki/%'
and
contains_any(content, array['href="https://www.zoomit.ir', 'href="http://www.zoomit.ir', 'href="https://zoomit.ir', 'href="http://zoomit.ir'])
دیدگاه شما چیست؟ تجربهی استفاده از این ابزار را داشتهاید؟ ابزارهای دیگری برای تحلیل و استخراج دادهها از ویکیپدیا میشناسید؟ نظرات خود را با ما و کاربران زومیت بهاشتراک بگذارید.
گوگل قرار است از ابتدای آوریل پیشرو، حذف دادههای مربوطبه شبکهی اجتماعی مهجورماندهی خود یعنی گوگل پلاس (+Google) را آغاز کند. از همین رو، سایتهای Internet Archive وArchiveTeam اعلام کردهاند که در تلاش هستند تا مطالبی را که کاربران این پلتفرم بهصورت عمومی منتشر کردهاند، در سایت Archive.org ذخیره و حفظ کنند.
این دو سایت در بیانیهای که در Reddit منتشر شد، اعلام کردند که اقدامات خود را برای بایگانی کردن پستهای منتشرشده در این شبکهی اجتماعی آغاز کردهاند و میخواهند با پشتیبانگیری از آنها با استفاده از اسکریپتهاشان، اطلاعات ذخیرهشده در گوگل پلاس را برای سالهای آتی حفظ کنند. آنها میگویند تنها مطالبی را ذخیره میکنند که بهصورت عمومی منتشر شده بودند و امکان پشتیبانگیری از پستهای خصوصی یا مطالب حذفشده وجود ندارد؛ همچنین، این دو سایت از افرادی که تمایلی به بایگانی مطالبشان ندارند، میخواهند تا حسابهای کاربری خود را غیرفعال کنند.
کارشناسان این سایتها ضمن اشاره به محدودیتها و مشکلاتی که باید طی این روند بر آنها فائق آیند، خاطرنشان میکنند که امکان ذخیرهسازی کامل همهی محتواهای این شبکهی اجتماعی وجود ندارد. در گوگل پلاس، تنها امکان نوشتن ۵۰۰ نظر برای هر پست فراهم بود و بخشی از آنها نیز بهشکل مجموعهای از کدهای استاتیک HTML نشان داده میشد. معلوم نیست که بتوان مجموعه پیامهای طولانی و دنبالهداری که در پاسخ به یکدیگر نوشته شدند را در این بایگانی حفظ کرد. تصاویر و ویدیوها هم با همان کیفیت اصلی ذخیره نمیشوند.
اکتبر گذشته و پس از بروز مسائل مهم امنیتی برای گوگل پلاس که دادههای کاربران در معرض دید دیگران قرار میداد، گوگل اعلام کرد که سرویس اجتماعی خود را تعطیل خواهد کرد. در همان زمان، گوگل به این نکته اشاره کرد که میزان تعامل در این سرویس بسیار پایین است و بیشتر بازدیدهای کاربران از آن تنها ۵ ثانیه طول میکشد. پس از افشای دومین نقض امنیتی، گوگل یک جدول زمانی برای تعطیلی این سرویس تعیین کرد و در ابتدای همین سال اعلام کرد که میخواهد از دوم آوریل، عملیات حذف دادههای کاربران را آغاز کند. از فوریه، قابلیت ایجاد حسابهای کاربری و اجتماعات جدید در این شبکه مسدود شده است.
گوگلپلاس (+Google) بهعنوان سرویسی نوآور در سال ۲۰۱۱ با وعدههایی هیجانانگیز برای رقابت با غولهایی نظیر فیسبوک و توییتر معرفی شد. درواقع، این سرویس چهارمین تلاش گوگل برای موفقیت در حوزهی شبکههای اجتماعی بود.
با وجود همهی وعدههای گوگل، سرویس گوگلپلاس نتوانست توجه شمار زیادی از مردم، بهویژه کاربران توییتر و فیسبوک را بهخود جلب کند؛ حتی اقدامات بعدی گوگل، مانند تلاش برای محبوبیت این سرویس ازطریق یوتیوب، نیز نتوانستند به بقای آن کمک کنند.
تا پایان سال ۲۰۱۱، تحلیلگران متعددی معتقدند بودند گوگلپلاس آیندهی درخشانی در پیش ندارد. بااینحال، گوگل همچنان به این سرویس متعهد ماند تا اینکه نهایتا در سال ۲۰۱۸ و در پی فاششدن اطلاعات کاربران، تصمیم گرفت بهزندگی گوگلپلاس برای همیشه پایان دهد.
گوگلپلاس در ژوئن۲۰۱۱ معرفی شد و آغازبهکار کرد. در ابتدا، عضوشدن در این سرویس فقط ازطریق دعوتنامه امکانپذیر بود تا اینکه نهایتا در اواخر ۲۰۱۱، بهصورت عمومی برای همه دردسترس قرار گرفت. گوگلپلاس اکثر ویژگیهای شبکههای اجتماعی معمولی را داشت و به کاربرانش امکان میداد بهسادگی تصاویرشان را در قالب پست منتشر کنند و کارهای مختلفی انجام دهند.
با همهی اینها، گوگل معتقد بود سرویس پلاس چیزی فراتر از شبکهی اجتماعی ساده است. این شرکت سرویس مذکور را بهعنوان «قشر اجتماعی» معرفی میکرد؛ سرویسی که طراحی شده بود تا با تمامی سرویسهای دیگر گوگل سازگار باشد و با آنها کار کند.
ویژگیهای مهم گوگلپلاس امکان دستهبندی دوستان در فهرستهایی با نام Circle و نیز امکان برقراری تماسهای ویدئویی گروهی ازطریق Hangouts را شامل میشد. تنها چند هفته پس از آغازبهکار رسمی این سرویس، گوگل اعلام کرد میلیونها نفر در آن عضو شدهاند؛ اما بعدها مشخص شد این آمار حقیقت ندارد و عدهی بهنسبت کمی از مردم درحالاستفاده از گوگلپلاس بودند.
پاول تَسی، نویسندهی فوربز، در هفتههای ابتدایی تولد گوگلپلاس، مقالهی مفصلی دربارهی آن نوشت. او در بخشی از مقالهاش به اتفاق عجیبی اشاره میکند:
امروز فید خبری گوگلپلاس را بازکردم و با اتفاق عجیبی روبهرو شدم: هیچچیزی آنجا نبود، صفحهی سفید خالی. از دیدگاه من، گوگلپلاس سرویسی بزرگ، اما توخالی است. گوگلپلاس مملو از آدمهایی است که در آن ثبتنام کردهاند؛ اما هرگز بهخود زحمت ندادهاند بخشهای مختلف را بررسی کنند تا ببیند این سرویس چگونه کار میکند.
مت ناوارا، مشاور فعال در حوزهی شبکههای اجتماعی، حرفهای جالبی دربارهی سرویس گوگل میزند:
گوگلپلاس از همان روز اول برای شکستخوردن متولد شده بود. از مشکلات مربوطبه رابط کاربری گرفته تا دیر واردشدن به حوزهی شبکههای اجتماعی درمقایسهبا رقبایی نظیر فیسبوک، از تجربهی کاربری شلخته گرفته تا انتشار شایعاتی دربارهی بُروز اختلاف در تیم مدیریت گوگل درزمینهی این سرویس، همهوهمه اتفاقات ناگواری بودند که آن را به نابودی کشاندند.
گوگلپلاس در ابتدا، قوانین سختگیرانهای برای اسم کاربرانش داشت و کاربران حتما باید از اسم واقعی استفاده میکردند؛ درغیراینصورت، حساب کاربری آنها مسدود میشد. گوگل حتی گاهی اوقات استفاده از برخی سرویسهایش نظیر جیمیل را نیز برای این کاربران ناممکن میکرد. نکتهی عجیب این بود که گوگل سراغ حسابهای منتسب به کسبوکارها و برندها میرفت و آنها را حذف میکرد.
البته، این شرکت بعدها اعتراف کرد این کار اشتباه بوده و کسبوکارها نیز میتوانند در گوگلپلاس پروفایل بسازند. بااینحال، کسانی که صرفا ثبتنام کرده بودند تا با سرویس کار کنند و برای ماندن یا نماندن در آن تصمیم بگیرند، اغلب از چیزهایی که میدیدند، شدیدا متعجب میشدند. درواقع، برخی ویژگیهای گوگلپلاس کاربران را سردرگم میکرد.
درحالیکه مردم قبلا در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک با مفهومی همچون «لایک» و در توییتر با مفهوم «توییتهای محبوب» مواجه شده بودند، در گوگلپلاس به گزینهای بهنام «پلاس وان» (Plus One) برمیخوردند. درواقع، داستان از این قرار بود که «اگر از پستی خوشتان میآمد، باید آن را پلاس وان میکردید».
گوگل پس از اینکه فهمید استقبال از گوگلپلاس آنطور که بایدوشاید زیاد نیست، در اقدامی تأملبرانگیز و مهم، تصمیم گرفت این سرویس را با سرویسهایی نظیر جیمیل «ادغام» یا شاید بهتر باشد بگوییم «یکپارچه» کند. بعدها در سال ۲۰۱۳، اتفاق مشابهی برای یوتیوب رخ داد و گوگل برای محبوبیت گوگلپلاس دستبهدامان سرویس اشتراک ویدئو محبوبش شد.
بهدنبال این اتفاق، هر کاربری که میخواست در زیر ویدئوهای یوتیوب نظر بگذارد؛ مجبور بود الزاما از حساب کاربری گوگلپلاس استفاده کند. این، یعنی عملا کاربران به ساخت حساب گوگلپلاس مجبور میشدند. این اقدام گوگل با واکنش منفی تولیدکنندگان محتوای ویدئویی مواجه شد؛ چراکه آنان متوجه شدند تعداد دیدگاههای پای ویدئوهایشان بهطرز محسوسی کاهش پیدا کرده است.
آنان مدعی بودند گوگل از موفقیت آنها برای محبوبترکردن گوگلپلاس سوءاستفاده میکند. اِما بلکری یوتیوبری بود که آهنگ جالبی دراینزمینه نوشت که ویدئو مربوطبه آن شدیدا فراگیر شد.
البته، ماجرا بههمینجا خلاصه نمیشد. کسانی که میخواستند در گوگل پلیاستور برای اپلیکیشنها بررسی بنویسند، به استفاده از حساب کاربری گوگلپلاس ملزم بودند. تمامی این اقدامات دستبهدست هم داد و باعث شد جامعهی گوگلپلاس پرشمار و فعال شود.
یکی از دلایل مهم فعالشدن جامعهی کاربری این بود که دیدگاههای پای ویدئوهای یوتیوب و ویدئوهای پسندیدهشده و نیز بررسیهای نوشتهشده در پلیاستور، بهطور خودکار در گوگلپلاس هم منتشر میشدند. گوگل در اطلاعیهای اعلام کرد شمار کاربران این سرویس مرز ۵۰۰ میلیون نفر را رد کرده است؛ اما سؤالی که خیلیها از خود پرسیدند، این بود: «از این تعداد چند نفر واقعا در این سرویس بهطور منظم فعال هستند و با آن تعامل میکنند؟»
روری سلانجونز، خبرنگار بیبیسی، در سال ۲۰۱۱ دربارهی گوگلپلاس نوشته است:
به پروفایل افرادی سر زدم که برای عضویت در گوگلپلاس دعوتشان کرده بودم و متوجه اتفاق جالبی شدم. میزان حضور آنها در دنیای درخشان جدید گوگل خیلی کم بود؛ تاحدیکه بعضی از آنها اصلا در این سرویس حضور نداشتند. سؤال مهم اینجا است: ۷۵۰ میلیون نفری که در فیسبوک ثبتنام کردهاند یا ۱۰۰ میلیون نفری که بهگفتهی توییتر در این سرویس حضور دارند، به استفاده از سرویس دیگری نیاز پیدا میکنند؟
در آوریل۲۰۱۴ و بهدنبال جدایی مؤسس گوگلپلاس از گوگل، بُروز تغییراتی جدی در این سرویس را شاهد بودیم؛ تغییراتی که با سرعت سریعی رخ دادند. برای مثال، ویژگیهای موفقی همچون Hangouts و Photos بهصورت رسمی از گوگلپلاس جدا شدند و بهعنوان سرویسهایی مستقل شروعبهکار کردند.
گوگل کمکم از اقدامات پیشین خود برای افزایش محبوبیت گوگلپلاس ازطریق یوتیوب و گوگلپلیدست کشید و تصمیم گرفت این سرویسها را بهمرور زمان ازهم جدا کند. در سال ۲۰۱۵، طراحی گوگلپلاس دستخوش تغییر شد تا اینبار بیشتر روی جامعهی کاربران متمرکز باشد؛ اما حتی این کار هم باعث نشد سیل مردم بهسمت این سرویس سرازیر شود. درنهایت، رسوایی بزرگ درزمینهی فاششدن اطلاعات کاربران بود که گوگلپلاس را بهتعطیلی کشاند.
در سال ۲۰۱۸، گوگل اعتراف کرد باگهای موجود در گوگلپلاس باعث شدهاند اطلاعات شخصی حداکثر ۵۲ میلیون نفر برای توسعهدهندگان شخص ثالث دردسترس باشد. دقیقا همینجا بود که گوگل «با خوشحالی» از حقایق اصلی دربارهی تعداد کاربران پرده برداشت. در اطلاعیهی گوگل آمده است:
هماکنون کاربران کمی از گوگلپلاس استفاده میکنند و با آن تعامل دارند؛ ۹۰ درصد از دورههای زمانی صرفشدهی کاربران در گوگلپلاس، به کمتر ۵ ثانیه میرسد.
جالب است بدانید گوگل دو وبسایت با نامهای Google Graveyard و Google Cemetery دارد که در آنها، توضیحاتی دربارهی سرویسهای شکستخوردهاش میدهد. نام گوگلپلاس اکنون در این وبسایتها بهعنوان پروژهای شکستخورده بهچشم میخورد.