اپل در تولید و عرضهی محصولات جدیدش وسواس زیادی دارد. مدتهاست که اپل روی تعبیهی شارژر خورشیدی در دستگاههایش کار میکند. اما هنوز خبری از این تکنولوژی نیست. تکنولوژی NFC هم در مقایسه با رقبا، خیلی دیر به محصولات اپل راه پیدا کرد. در حالیکه برای سامسونگ، «اول شدن»، ملاک برد در بازی است، اپل با تفکر آرمانگرایانهاش، خیلیوقتها شانس اول بودن را از خود میگیرد. اپل تا از تجربهی معنادار یک محصول مطمئن نشود، آن را روانهی بازار نمیکند. شاید کسی که از داخل با فرایندهای اپل آشنا باشد، بهتر بتواند دلیل رفتار پیچیدهی این شرکت را بیان کند. گویا این فرصت فراهم شده است.
اخیرا یکی از کارمندان سابق اپل در گفتوگو با وبسایت «بیزنس اینسایدر» (Business Insider) حرفهای جالبی را در مورد فرایندهای رایج در این شرکت زده. این فرد که خواسته نامش فاش نشود، به بیزنس اینسایدر گفته: «در هر محصولی که تولید میکنید بیشتر از اینکه بر روی یک قابلیت خاص در آن تمرکز کنید، باید به تجربهی کاربری آن قابلیت توجه داشته باشید.» بهخاطر همین است که تا اینلحظه هنوز پای تکنولوژیهایی مثل شارژ خورشیدی به محصولات اپل راه پیدا نکرده.
هفتهی پیش، اپل از «آیپد پرو» رونمایی کرد. همراه این تبلت بزرگ، یک کیبورد (Smart Keyboard) و یک استایلس (Apple Pencil) هم معرفی شد. چندین شرکت کوچک و بزرگ در دنیا چند سالی است که چنین محصولاتی را طراحی و تولید کردهاند. اما اپل از همه دیرتر وارد بازی شد. دلیلی این رویکرد اپل چیست؟ آیا این شرکت دیرتر از همه متوجه اهمیت این نوع از دستگاهها شده؟ آیپد پرو تنها یک نمونه از این دست نیست. اپل هیچوقت برای اول بودن خودش را به آب و آتش نزده؛ یا حداقل اینگونه وانمود میکند!
اوایل سال ۲۰۱۴ و پیش از رونمایی از «اپل واچ»، بحث استفاده از سلولهای خورشیدی در این ساعت هوشمند جدی بود. وبسایت «نیویورک تایمز» گزارش داده بود که اپل در حال کار روی این قابلیت است. البته تلاشهای اپل در این زمینه از سال ۲۰۰۸ شروع شد. آن موقع، اپل میخواست دستگاه پخشکنندهی موسیقی خود یعنی «آیپاد» را به تکنولوژی شارژ خورشیدی مجهز کند. اما الان و در نیمهی دوم سال ۲۰۱۵، هنوز خبری این تکنولوژی نیست. نه اپل واچ و نه آیفون و آیپاد، هیچکدام چنین شارژری را به چشم خود ندیدهاند. از دید کارمند سابق اپل، دلیل این موضوع بسیار ساده است: اپل به این نتیجه رسیده که هنوز شارژر خورشیدی به تکامل نرسیده و نمیتواند تجربهی کاربری بینقصی را برای خریداران به ارمغان بیاورد.
کارمند سابق اپل میگوید: «اگر من یک آیپاد مجهز به شارژر خورشیدی داشتم، مجبور بودم هر روز آن را پنج ساعت کنار پنجره بگذارم، یا اینکه موقع گوش دادن به موسیقی، جوری دستم را قرار بدهم که نور خورشید به صفحهی آن بخورد؛ این تجربهی کاربری حقیقتا فاجعهبار است.»
در مورد NFC هم ماجرا به همین شکل است. در حالیکه تقریبا تمامی رقبای اصلی آیفون به سراغ تکنولوژی NFC رفته بودند، اپل مدتها از خود خویشتنداری نشان داد و درنهایت به بهانهی راهاندازی سیستم پرداخت Apple Pay از این تکنولوژی استفاده کرد.
سونی و چند شرکت دیگر، چند سالی است که روی ضدآب بودن محصولاتشان مانور تبلیغاتی گستردهای راه انداختهاند. اما چرا اپل از قافله عقب مانده؟ واقعیت این است که اپل مدتها پیش تکنولوژی ضد آب را روی «آیپاد تاچ» امتحان کرد. در تستهای انجامشده، آیپاد قادر بود بهراحتی در زیر آب، ویدیو پخش کند. اما ظاهرا، محصول نهایی این شرکت بهطور ۱۰۰ درصد ضدآب نبود. از این رو، اپل این موضوع را زیاد علنی نکرد. کارمند سابق اپل به بیزنس اینسایدر گفت: «اگر محصول، همیشه و در همهی شرایط ضدآب نباشد، بهتر است شما این قابلیت را تبلیغ نکنید.»
خریداران اغلب گجتها و ابزارهای الکترونیکی گرانقیمت، هر روز علاقهی کمتری به جایگزینی موبایل، تبلت و لپتاپ خود با مدلهای تازه نشان میدهند. علت چیست و برندگان این میدان که هستند؟ در ادامه با دیجیکالا مگ باشید.
جلبتوجه کاربران با سختافزار و نرمافزار جدید در این گجتها سختتر شده و کاربران به اپلیکیشنهای و سرویسهای تحت وب علاقهی بیشتری نشان میدهند.
«برایان کرزانیچ» (Brian Krzanich) مدیر اینتل اخیرا اعلام کرده که کاربران علاقهی کمتری به جایگزین کردن کامپیوترهای شخصیشان با نمونههای جدیدتر نشان میدهند. به گفتهی او مردم بهطور متوسط هر چهار سال نسبت به خرید کامپیوتر جدید اقدام میکنند که این بازه در حال تبدیل شدن به شش سال است. در خصوص تبلت هم اوضاع چندان متفاوت نیست. عدم رشد فروش آیفون هم نشان داد کاربران بیشتری ترجیح دادهاند بهجای خرید یک آیفون جدید، به آیفون فعلیشان قناعت کرده یا احتمالا یک تلفن هوشمند اندرویدی بخرند. دلیل آنچه در این حوزه شاهدش هستیم، روشن است. جلبتوجه کاربران با سختافزار و نرمافزار جدید در این گجتها سختتر شده و کاربران به اپلیکیشنهای و سرویسهای تحت وب علاقهی بیشتری نشان میدهند. درست همان چیزی که هستهی کسبوکار آمازون و گوگل را تشکیل میدهند. کاربران از خود سوال میکنند که چرا باید بیش از ۷۰۰ دلار برای یک آیفون پرداخت کنند و با کمک آن به سرویسهایی مثل یوتوب یا سرویس پخش موسیقی آمازون دسترسی داشته باشند، درحالیکه میتوانند چنین امکاناتی را با کمک یک تلفن هوشمند ۲۰۰ دلاری اندرویدی هم تجربه کنند؟
اکنون تمامی ابزارهای اندرویدی با قیمتی کمتر، امکانات سختافزاری مشابهی به شما میدهند. از طرفی، با توجه به ارایهی نسخه بهینهشده برای موبایل از سوی بسیاری از کسبوکارها، نصب صدها اپلیکیشن و نیاز به سختافزار و نرمافزار بسیار پرقدرت، ضرورت ندارد. این مساله تضادی جدی با مدل سنتی کسبوکارهای شرکتهای عرضهکنندهی ابزارهای الکترونیک دارد. آنها هر سال تنها با ارتقای سختافزاری و نرمافزاری محصولاتشان، مشتریان را به تعویض گجتهای فعلی و خرید مدلهای تازه ترغیب میکردند. مدلی که با توجه به حاشیهی سود بالا، برای شرکتهایی مثل اپل سود هنگفتی داشته است.
بههرحال، شرکتهایی که هستهی خدماتشان متکی بر وب است، بهخوبی توانستهاند از این مساله بهرهبرداری کنند. با وجود کاهش علاقهی کاربران به خرید مدلهای جدید ابزارهایی مثل موبایل و تبلت، گجتهایی مثل «کرومکست» (Chromecast) گوگل و «اکو» (Echo) از آمازون، در حال فراگیر شدن هستند. از سال ۲۰۱۳ تابهحال، گوگل بیش از ۲۵ میلیون کرومکست فروخته است. یک دانگل کوچک ۳۵ دلاری که با کمک آن میتوان بهسادگی هر تلویزیونی را تبدیل به یک تلویزیون هوشمند کرد.
نکتهی جالب دیگر در خصوص کرومکست، این است که کسی به خصوصیاتی که این ابزار ندارد توجه نمیکند. کرومکست هیچ رابط کاربری خاصی ندارد. تنها کاری که باید کرد، اتصال آن به تلویزیون و انتخاب یک گزینه از روی تلفن یا تبلت اندرویدی است. با این کار ویدیو یا موسیقی در حال پخش در تلفن یا تبلت، به تلویزیون منتقل میشود. در کنار سادگی در استفاده از این ابزار، نکتهی مثبت دیگر، سازگاری هزاران اپلیکیشن اندرویدی با این ابزار است که از این نکته هم نمیتوان چشمپوشی کرد. تنها با پرداخت ۳۵ دلار، به امکانات گستردهای دست پیدا میکنید. با کمک کرومکست، به همان محتوایی که از طریق موبایل و تبلت در دسترستان است، بهراحتی از روی تلویزیون هم دسترسی دارید.
این مساله در خصوص «اکو» (Echo) هم صدق میکند؛ دستیار صوتی آمازون که تاکنون شناسایی و اجرای بیش از هزار نوع دستور مختلف را یاد گرفته و تحت بستر Alexa اعمال میکند. دستوراتی مثل رزرو یک ماشین از اوبر، پخش موزیک موردنظر از اسپاتیفای و حتی سفارش پیتزا از فروشگاههای Domino. این گجتها همیشه بهتر و بهتر میشوند. درصورتیکه نیازی به توسعهی سختافزاری هم وجود داشته باشد، این تغییرات، کوچک خواهند بود و خرید مدل جدید برای اغلب کاربران حیاتی نیست. با مقایسهی این محصولات و مواردی مثل آیفون ۵ و آیفون ۶، ارزش واقعی هر یک برای مشتریان بیشتر و بیشتر به چشم میآید.
این حرکت، مسیر پیش رو برای شرکتهای متکی به سختافزار را ناهموار میکند. خصوصا آنها که بخش عمدهی سودشان از عرضهی چنین محصولاتی تامین میشود. در مقابل، ابزارهایی مثل کرومکست و اکو، ارزان و کاربردی هستند. چراکه آنچه این دو را قدرتمند میکند، نه سختافزارشان، بلکه بنیهی سرویس ابری شرکتهای عرضهکنندهشان است. آمازون هم نیازی به کسب درآمد از فروش خودِ اکو ندارد. چراکه اکو نهایتا ابزاری کمکی برای افزایش فروش این شرکت است. داستان در مورد گوگل و کرومکست هم همین است. این شرکت هم با عرضهی کرومکست کاربران بیشتری را به مراجعه به یوتوب، و همینطور دانلود و خرید اپلیکیشنهای بیشتر ترغیب میکند که نهایتا همه برای گوگل سودآور هستند.
نمونههای مشابه دیگری هم وجود دارند. برای مثال تسلا با آپدیتی که برای خودروهای فروختهشدهاش فرستاد، به ناگاه امکانات جذاب و تازهای را به مشتریان هیجانزدهاش عرضه کرد.
اگرچه این مساله نمیتواند بهتنهایی و بهطور ناگهانی بازار تلفنهای هوشمند، تبلتها یا کامپیوترهای شخصی را نابود کند. اما پتانسیل این را دارد که به هنگام انتخاب و خرید محصولات تازه، نگاهی متفاوت در ما ایجاد کرده و روی تصمیممان تاثیر بگذارد؛ این مساله بدون شک در سطح کلان ضرر قابلتوجهی را متوجه شرکتهایی مثل اپل و سامسونگ خواهد کرد.
تحصیلات دانشگاهی رسمی نداشت، حتی دورهی دبیرستان را هم خارج از رویهی عادی و غیرحضوری گذراند؛ ولی آنقدر در کارش مهارت داشت که از ابتدا نظر نهادهای امنیتی را جلب کرد. ابتدا به استخدام CIA (سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) در آمد، بعد هم بهصورت پیمانکاری به همکاری با NSA (سازمان امنیت ملی آمریکا) پرداخت. اما سرانجام این همکاری به فراری شدنش از آمریکا به عنوان تحت تعقیبترین مرد جهان منجر شد. در ادامه همراه دیجیکالا مگ باشید.
«ادوارد جوزف اسنودن» (Edward Joseph Snowden)، متولد ۲۱ام ژوئن ۱۹۸۳ میلادی در شهر الیزابتِ کارولینای شمالی در آمریکا است. پدربزرگ مادریاش «ادوارد بَرِت»، دریابان نیروی دریایی آمریکا بود که بعدا در پلیس فدرال ایالات متحده (FBI) و پنتاگون (مقر فرماندهی وزارت دفاع آمریکا) هم خدمت کرد. پدر ادوارد، «لونی»، افسر گارد ساحلی بود. مادرش «الیزابث» هم قائممقام دادگاه ایالتی «مریلد» است. یک خواهر بزرگتر هم دارد که در واشنگتن وکالت میکند. «ادوارد اسنودن» در جایی گفته کل خانوادهاش به صورتهای مختلف برای دولت فدرال (دولت مرکزی ایالات متحده آمریکا) کار میکردند و انتظار میرفت او هم همین مسیر را برود.
دوستان و همسایگان، ادوراد را به عنوان پسری آرام و مهربان میشناختند. یکی از دوستان نزدیکش گفته او همیشه حتی در کودکی خوشصحبت بود. وقتی در آزمونهای ضریب هوشی امتیاز بالاتر از ۱۴۵ گرفت هیچکس تعجب نکرد؛ بههرحال او باهوشترین و متفکرترین فرد فامیل بود.
در اوایل دههی ۹۰ میلادی با خانواده به ایالت مریلند نقل مکان کردند. راهنمایی و دبیرستان را در مدرسهی Anne Arundel گذراند. اما در کلاس دهم به بیماری «مونو نوکلئوز» مبتلا شد و بیش از ۹ ماه از رفتن به مدرسه باز ماند. بعد از آن دیگر به مدرسه بازنگشت؛ ولی بعدا در آزمون GED که نشاندهندهی تواناییهای پیشدانشگاهی است پذیرفته شد؛ هرچند در رزومهی او هیچگاه مدرک دیپلم رسمی دبیرستان ثبت نشده، به جای درسهای عادی، در آموزشکدهی دبیرستان، دورههای مختلفی گذراند. طبق اعلام آموزشکده، او در هیچ کلاس کامپیوتر یا آیتی شرکت نکرده؛ البته برای دورههای دیگر هم هیچوقت مدرکی نگرفته است. با این حال و علیرغم نداشتن مدارک لازم در سال ۲۰۱۱ در دوره آنلاین فوق لیسانس دانشگاه لیورپول انگلستان (University of Liverpool) شرکت کرده است.
روحیات لطیف و بشردوستانه، او را به مکاتب خاور دور علاقهمند کرده بود. اسنودن ژاپنی میدانست و علاقهی زیادی به این زبان داشت تا حدی که برای مدتی در یک شرکت تولیدکنندهی اَنیمه (Anime) (فیلمها و سریالهای انیمیشن ژاپنی ساخته شده بر اساس مانگا که مشابه کمیک استریپ غربی است) مشغول به کار شد. او در مصاحبهای گفته تا حدی چینی هم میفهمد و عاشق هنرهای رزمی است. علاقهی او به مشرقزمین آنقدر جدی بود که در ۲۰ سالگی در فرم استخدامی ارتش، مذهباش را بودایی معرفی کرد.
در سال ۲۰۰۲ در آموزشکدهای ثبتنام میکند ولی مسوولان آموزشکده بعدها در مصاحبه با شبکهی ABC آمریکا اعلام کردند که هیچ سندی مبنی بر حضور دانشآموزی با این نام در آن سال در بایگانی آنها وجود ندارد. در فوریهی همان سال، دانشآموزی با نام «اد اسنودن» در مرکزی به نام فناوریهای شغلی پیشرفته در دورهی مهندسی سیستمهای ویندوز ثبتنام میکند. این مرکز تحت نام دانشگاه جان هاپکینز فعالیت میکرد که البته در سال ۲۰۱۲ دانشگاه هاپکینز (Johns Hopkins University) ارتباط خود با آن را خاتمه داد. جالب اینکه در بایگانی این دانشگاه هم هیچ سندی دال بر شرکت و حضور ادوراد اسنودن در هیچ کلاسی وجود ندارد.
اسنودن در سال ۲۰۰۴ در فهرست آماده به خدمت ارتش آمریکا ثبتنام میکند. هردو پایش در دورههای سخت آموزشی میشکند و از خدمت معاف میشود. با سابقهی حضور در ارتش، جذب یک واحد امنیتی تحت نظر سازمان امنیت ملی آمریکا میشود. از آنجا به سازمان اطلاعات آمریکا (CIA) میپیوندد و در قسمت امنیت فناوری اطلاعات کار میکند.
چندی بعد با توجه به استعدادش در شبکه و کامپیوتر، تحت پوشش دیپلمات به ژنوِ سوییس فرستاده میشود. در آنجا وظیفه داشته مراودات تمام کشورهای دنیا را شنود کند. بعدها در مصاحبهای با گاردین گفت اتفاقات ژنو چشمم را باز کرد و نظرم را نسبت به سازمانهای امنیتی کشورم منفی کرد.
در سال ۲۰۰۹ و بعد از دو سال حضور در ژنو، از سازمان اطلاعات خارج شد و بهصورت پیمانکاری از طرف سازمان امنیت ملی (NSA) به ژاپن رفت تا به وظایف اطلاعاتی بپردازد. یک فرد ناشناس به شبکهی ABC آمریکا گفته حضور اسنودن در ژاپن تحت لوای برنامه آسیاشناسی دانشگاه مریلند صورت میگرفته. تغییر در نگرش ادوراد اسنودن کمکم ظاهر میشود. در همان سالها در وبلاگش (که البته در آن موقع ناشناس بوده) مینویسد: به نظرم جامعهی بشری در مسیر نادرستی پیش میرود. نظارت بیقیدوشرط دولت [ایالات متحده] بر جزئیترین فعالیتها و سرک کشیدن به کار همهی ملتها درست نیست. همانطور که گفته شد، اسنودن در سال ۲۰۱۱ در دورهی فوق لیسانس دانشگاه لیورپول انگلستان شرکت کرده ولی باز هم هیچوقت مدرکی دریافت نمیکند؛ یا لااقل سندی دال بر اعطای مدرک به او وجود ندارد.
طی فعالیتش به عنوان پیمانکار سازمان امنیت، متوجه گستردگی نظارتهای اتحادیه «فایو آیز» (Five Eyes) (متشکل از سازمانهای امنیتی ۵ کشور آمریکا، کانادا، بریتانیا، نیوزلند و استرالیا) در تمام جهان میشود. ادوارد اسنودن به عنوان یک نیروی امنیتی که قسم خورده با تمام وجود از ایالات متحده حفاظت کند خود را در چالشی بزرگ میبیند. آیا باید بر همهی این فعالیتها که به نظرش نادرست بود چشم بپوشاند و اسرار نهادهای امنیتی کشورش را ناگفته بگذارد یا باید آنها را افشا کند تا همگان از شرایط پشت پرده باخبر شوند. آیا باید بگوید که شرکتهای بزرگ فناوری از مایکروسافت و اپل تا گوگل و فیسبوک و باقی، همه تحت نظارت سنگین امنیتیهای آمریکا هستند یا واقعیت موجود را بپذیرد و به زندگیاش بپردازد. آیا برملا کردن این اطلاعات خیانت به وطنش محسوب میشود یا برعکس عملی قهرمانانه برای هشیار کردن ملتی که بیخبر از همهجا به حفظ حریم خصوصیاش بهوسیلهی سازمانهای امنیتی اعتماد دارد.
شک و تردیدهای اسنودن سرانجام در ژانویهی ۲۰۱۳ به یقین بدل میشود و او با مستندسازی به نام «لورا پویترس» (Laura Poitras) تماس میگیرد. طی این تماس او هویتاش را مخفی میکند ولی به پویترس پیشنهاد میدهد مدارک و اطلاعات مهم امنیتی را ارایه کند. ماه بعد با روزنامهی گاردین ارتباط میگیرد و با ستوننویس مشهور آن، «گلن گرینوالد» (Glenn Greenwald) ماجرا را در میان میگذارد. در همان زمان با «بارتن گلمن» (Barton Gellman) خبرنگار روزنامهی واشنگتنپست هم تماس میگیرد و همان موارد را مطرح میکند. چندی بعد گلمن و گرینوالد هردو گزارشهای متناقضی دریافت میکنند.
در مارچ همان سال در جزیرهی هاوایی به عنوان مشاور فناوری شرکت « بوز الن همیلتون» (Booz Allen Hamilton) از زیرمجموعههای سازمان امنیت آمریکا مشغول به کار میشود. نهایتا در ۲۰ام ماه می ۲۰۱۳ به بهانهی سفر، خاک ایالات متحده را ترک و به هنگکنگ فرار میکند.
روزنامهی گاردین بعد از اطمینان از فرار ادوارد اسنودن و در خطر نبودن جانش، در ۶ام جون ۲۰۱۳ اولین مطالب را بر پایهی اطلاعات دریافتی از او منتشر میکند. این اطلاعات دنیا را در شگفتی فرو میبرد. اسنودن چند روز بعد در هنگکنگ با گاردین مصاحبه میکند و از برنامهی نظارت جامع سازمان امنیت آمریکا موسوم به «پریزم» (PRISM) پرده برمیدارد. اسنودن سرخط همهی خبرها را به خود اختصاص میدهد. سازمانهای امنیتی آمریکا ابتدا منفعلانه در پی دستگیری او میافتند و نهادهای رسمی این کشور او را به عنوان خائن به کشور تحت تعقیب قرار میدهند.
اسنودن هم با آگاهی از این اتفاق، به روسیه، رقیب دیرینهی آمریکا میرود. مدتی مجبور میشود در فرودگاه بماند. اما سرانجام رایزنیها با مقامات روسیه جواب میدهد. شخص «پوتین» نفر اول این کشور اعلام میکند اگر اسنودن بخواهد در روسیه اقامت کند نباید حضورش، به کشور آمریکا صدمهای وارد کند. اما همه میدانستند که اینها فقط بازیهای سیاسی هستند و در حقیقت دولت روسیه هم از میزبانی او چندان بدش نمیآید. اسنودن در روسیه به ادامهی فعالیتهای افشاگرانهاش ادامه داد. او در مصاحبهای گفت: «در سال ۲۰۰۸ علیرغم اینکه به کاندیدای حزب دیگری رای دادم، به باراک اوباما و حرفهایش امیدوار بودم. اما بعد از گذشت چند سال در عمل تغییری ندیدم. اینجا بود که از دستگاه ایالات متحده ناامید شدم و تصمیم گرفتم خودم وارد عمل شوم.»
زندگی اسنودن همیشه در خفا بوده و این رویه بعد از افشاگریهایش تشدید هم شده؛ اما آنطور که خودش میگوید هدفش تحمل این سختیها را ممکن میکند. او از آن موقع تاکنون چند باری در مراسمهای مختلف حضور یافته و سخنرانی کرده؛ البته همه بهصورت مجازی و غیرحضوری.
در سال ۲۰۱۵ اسنودن یک حساب در توییتر باز کرد و ظرف ۲۴ ساعت یک میلیون نفر دنبالش کردند. اما خودش تنها حساب سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) را دنبال میکند. اسنودن چندی است اعلام کرده در صورتیکه دولت آمریکا قول یک محکمهی عادلانه را بدهد حاضر است به کشور بازگردد و حتی زندانی بکشد. اما دولت ایالات متحده بر سر نظر خود به عنوان خائن امنیت ملی بودن او پافشاری میکند و با وجود جمع شدن تومارهای متعدد مردمی مبنی بر حمایت از ادوارد اسنودن، او همچنان به عنوان تحت تعقیبترین فرد از نظر ایالات متحده شناخته میشود.
با وجود پیشرفت در بسیاری از قطعات سختافزاری و همینطور نرمافزارهای تلفنهای هوشمند، باتریها هنوز هم نیازهای کاربران را مرتفع نمیکنند. بر اساس نظرسنجیای که بهوسیلهی موسسهی تحقیقاتی IDC در سال ۲۰۱۴ انجام شد، اکثریت کاربران، باتریهایی با ظرفیت و طول عمر بیشتر را ضروریترین مولفه برای خرید موبایل بعدیشان ذکر کردند. با وجود تقاضاهای بسیار، چرا تکنولوژی باتریها پیشرفت چندانی نمیکند؟ سالهاست که شرکتهای زیادی در حال توسعهی تکنولوژیهای تازه برای تلفنهای هوشمند هستند؛ از تکنیکهای افزایش ظرفیت باتری گرفته تا امکان شارژ بیسیم آنها در محیط. اما باتریهای لیتیومی به عنوان تکنولوژیای که بسیاری از ابزارهای الکترونیک از آن در خود بهره میبرند، کمترین هزینه و بیشترین بازدهی را دارند.
آقای «چارلی کانگ» (Charlie Quong) از مدیران شرکت Mophie که در زمینهی تولید باتریهای لیتیومی فعالیت دارد، میگوید: «سرمایهگذاریهای زیادی روی توسعهی تکنولوژیهای مرتبط با باتری انجام شده، اما به نظر نمیرسد طی چند سال آینده بخش عمدهای از بازار بتواند از تغییرات احتمالی در این حوزه برخوردار شود.» بهطور کلی، هر سال به لطف پیشرفتها، ظرفیت باتریهای لیتیومی کمی بیشتر از ده درصد به نسبت حجم و وزن، پیشرفت میکنند که در مقایسه با پیشرفتهای سایر قطعات تلفنهای هوشمند نمیتوان آن را تغییری مهم دانست.
با این پیشزمینه، تیمی از روزنامهی نیویورکتایمز به همراه گروهی از سایت The Wirecutter که یک سایت پیشنهاد محصول است، تلاش کردهاند، بهترین و بدترین تجربیات در خصوص طول عمر باتری تلفنهای هوشمند مشخص کنند. نتیجه نشان داد که اغلب تصورات مرسوم در خصوص افزایش عمر باتری موبایل، در کاهش مصرف باتری کماثر بوده یا تاثیری معکوس دارد. همچنین سایت The Wirecutter در این بررسی مواردی را ثبت کردند که تاثیرشان بر سرعت تخلیه شارژ باتری، بیشازحد تصور عموم افراد بوده است. تیم The Wirecutter مدلهای مختلفی از گوشیهای اپل و همینطور تلفنهای اندرویدی را با آخرین سیستم عامل موجود، در شرایط یکسان بررسی کردند .نتیجهها ممکن است برای موبایل شما بسته به مدل گوشی، اپراتور، محل استفاده و مولفههای متغیر دیگر، متفاوت باشد؛ اما نتایج بهطور کلی یکسان است.
در ادامه به ۸ نکتهی کاربردی برای بهبود مصرف باتری و هفت افسانهی نهچندان موثر که بهاشتباه شایع شدهاند، اشاره میکنیم. در ادامه با دیجیکالا مگ همراه باشید.
بخش قابلتوجهی از باتری گوشی، برای روشن نگه داشتن نمایشگر آن مصرف میشود و یکی از آسانترین راهها برای کاهش مصرف باتری، کاهش میزان درخشش نور (Brightness) صفحه است.در آزمایشهای ساعتی انجام شده، یک آیفون ۶s با کمترین میزان نور صفحه، ۵۴ درصد باتری کمتری در قیاس با تنظیم نور بر روی حداکثر، مصرف کرد. نتیجهی همین آزمایش روی نمونهی اندرویدی، ۳۰ درصد بود.
بااینحال باید توجه داشت که تنظیم حداقل میزان درخشش صفحه در نور روز، کار با تلفن را مشکل میکند. در حال حاضر تقریبا همهی تلفنهای هوشمند امکان تنظیم خودکار نور صفحه با توجه به میزان نور محیط را دارند. فعال کردن قابلیت AutoBrightness با توجه به تاثیر آن بر کاهش مصرف باتری، توصیه میشود.
به هنگام استفاده از مرورگر گوشی، دانلود تبلیغاتی که در صفحات وب وجود دارند، انرژی مصرف میکند. با نصب اپلیکیشنهایی که این تبلیغات را حذف میکنند، میتوانید به عمر باتری بیفزایید. در آزمایش انجام شده، مرورگر سافاری در آیفون ۶s و با اتصال Wi-Fi حدود ۱۸ درصد از باتری و در شرایط مشابه، مرورگر کروم در گوشی Moto X با اندروید خالص نزدیک به ۲۲ درصد از باتری را مصرف کرد. پس از نصب اپلیکیشن ۱Blocker در آیفون، و تکرار آزمایش، میزان مصرف به ۹ درصد کاهش یافت و در اندروید نیز استفاده از اپلیکیشن Ghostery Privacy Browser تنها ۸ درصد باتری را طی دو ساعت مصرف کرد.
ایمیلها میتوانند تاثیر زیادی روی مصرف باتری داشته باشند. اگر شما از چندین آدرس ایمیل روی گوشیتان استفاده میکنید، احتمالا روزانه چندین ایمیل دریافت میکنید. تلفنتان با کمک تکنولوژی Push، ایمیلهای شما را بهصورت خودکار بهروز میکند. این قابلیت اگر چه دریافت ایمیلهای جدید را فورا اطلاع میدهد، اما بر میزان مصرف باتری هم موثر است. در آزمایشات انجام شده، یک آیفون ۶s پلاس برای دریافت ایمیلهای سه حساب کاربری که ۲۰ تا ۳۰ ایمیل در ساعت را با کمک اپلیکیشن Mail دریافت میکردند، حدود ۵ تا ۱۰ درصد باتری را مصرف کرد که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. برای بهبود مصرف، اغلب تلفنهای هوشمند امکان تغییر تنظیمات و زمانبندی ایمیلهای تازه را دارند. بازهی زمانی ۳۰ دقیقه یک بار، زمانی معقول و مناسب است. همچنین امکان بهروزرسانی دستی نیز وجود دارد.
این روزها پخش آنلاین موسیقی از طریق سرویسهایی مثل اسپاتیفای، پاندورا و اپلموزیک طرفداران بسیاری دارد. اما استفاده از این سرویسها متعاقبا باتری زیادی هم مصرف میکند. پخش آنلاین موسیقی از طریق اینترنت Wi-Fi برای دو ساعت، حدود ۱۰ درصد باتری آیفون را مصرف میکند و پخش همان موسیقی از حافظهی داخلی گوشی میزان مصرف باتری برای دو ساعت را به حدود ۵ درصد کاهش میدهد.
البته اغلب سرویسهای آنلاین، امکان پخش بهصورت آفلاین را هم مهیا کردهاند که یک مزیت بهحساب میآید.
شاید خودتان هم متوجه شده باشید که وقتی از لحاظ فیزیکی از Wi-Fi یا اینترنت اپراتور موبایلتان دور هستید، مصرف باتری موبایل، افزایش مییابد. دلیل این مساله، افزایش مصرف باتری برای جستوجوی یک سیگنال قویتر است. برای بهبود مصرف باتری، در چنین مواقعی بهتر است در تنظیمات گوشی، آن را روی حالت پرواز (Flight Mode) قرار دهید.
برای مثال اگر آنتن موبایل اپراتور در محل کارتان ضعیف است، میتوانید پس از قرار دادن گوشی در حالت پرواز، Wi-Fi را روشن کرده و از اینترنت استفاده کنید. بدینترتیب از باتری گوشی بهخاطر مصرف بیشتر در راستای جستوجوی سیگنال موبایل، خالی نمیشود.
با یافتن ردپاهای مصرف باتری در بین اپلیکیشنها، میتوانید به نتایج مثبتی برسید. هم در آیفون و هم اندروید، امکان دسترسی به لیست اپلیکشنهایی که بیشترین میزان مصرف باتری را دارند، وجود دارد .در تنظیمات گوشیهای آیفون و اندروید، میتوانید در منوی مربوط به باتری، لیست این اپلیکیشنها را پیدا کنید. در بخش تنظیمات باتری آیفون، روی ساعت تپ کنید تا اطلاعاتی در مورد میزان مصرف باتری در زمان فعالیت و زمان آمادهبهکار هر اپ، مشاهده کنید. همچنین در اندروید میتوانید این اطلاعات را در بخش CPU Total و CPU Foreground مشاهده کنید که با کم کردن آن دو از هم، میتوانید به میزان مصرف اپلیکیشن مربوطه در زمان آمادهبهکار، پی ببرید. احتمالا اپلیکیشنهای ایمیل، خبرخوانها و همچنین اپلیکیشنهایی که برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فیزیکی در گوشی فعال هستند، بیشترین مصرف را دارند.
اگر شما اپلیکیشنهایی را با میزان فعالیت مشکوک در این لیست یافتید، میتوانید فعالیتهای آنها در زمان آمادهبهکار را متوقف کنید. برای این کار در آیفون به تنظیمات مراجعه کرده و سپس از بخش General به Background App Refresh رفته این فعالیتهای مشکوک را برای هر اپی که لازم است، غیرفعال کنید. در اندروید نیز میتوانید با ورود به بخش تنظیمات و سپس تپ کردن بخش Data Usage اپلیکیشنهایی که مصرف دیتای بیشتری دارند و درنتیجه باتری بیشتری مصرف میکنند را انتخاب و سپس Restrict Background Data را برای توقف فعالیت اپ در زمانهایی که در پسزمینه است، انتخاب کنید.
اپلیکیشنهای نصب شده روی گوشی که از GPS استفاده میکنند را لیست کنید. اپلیکیشنهای نقشه و اپهایی که وضعیت سلامت را میسنجند معمولا از این قابلیت گوشی استفاده میکنند و بخش عمدهای از باتری گوشی بهواسطهی آنها مصرف میشود. اپلیکیشنی که میزان تحرک شما را میسنجد، برای سنجش میزان حرکت، از موقعیتیاب گوشی استفاده میکند که مصرف باتری را سرعت میدهد.
اگر اپلیکیشنی وجود دارد که از موقعیتیاب استفاده میکند و باتری زیادی را هم مصرف میکند میتوانید در آیفون با مراجعه به بخش Privacy و سپس Location Service امکان دسترسی به موقعیت گوشی را از آن سلب کنید. برای این کار در اندروید، در تنظیمات، به بخش Apps رفته و پس از انتخاب اپلیکیشن مربوطه، در بخش Permissions، گزینهی مربوط به Location را برای آن اپ، خاموش کنید.
غیرفعالسازی اعلانهای گوشی (نوتیفیکیشنها) برای بهبود مصرف باتری توصیهای است که از سوی اپل و گوگل نیز روی آن تاکید شده. دریافت این اعلانها، نیازمند ارتباط مستمر با سرور نوتیفیکیشنهای اپل و گوگل است. بسته به تنظیمات، هر اعلانی که روی گوشیتان ظاهر میشود، احتمالا صفحه گوشی را جهت نمایش، برای چند ثانیه روشن میکند. با در نظر گرفتن باتری مصرفی برای پخش احتمالی صدای اخطار و ویبره و همچنین امکان جلبتوجه و استفاده از گوشی، میزان مصرف باتری بهصورت تصاعدی بهواسطهی دریافت هر اخطار بالا میرود. در آزمایشات انجامشده، دریافت چند ده اخطار در طول یک ساعت تاثیر چندانی روی میزان مصرف باتری نداشت . اما با محاسبهی کلیه نوتیفیکیشنها در طول یک روز و انرژی مصرفی برای بررسی هر یک از آنها روی اپلیکیشنهای مجزا (توییتر، جیمیل و…) به میزان قابلتوجهی از انرژی میرسیم که نهایتا بهتر است با هدف کاهش مصرف انرژی، آنها را غیرفعال کنیم. برای این کار، در بخش تنظیمات آیفون، به بخش Notifications مراجعه و با مرور هر اپ، قابلیت Allow Notifications را خاموش کنید. در اندروید نیز میتوانید با مراجعه به بخش تنظیمات هر اپلیکیشن یا تپ و نگهداشتن روی اخطار مربوط به هر اپ و سپس تپ بر آیکن i، گزینهی Block All Notifications را انتخاب کرد.