روزنامه همدلی نوشت: آدم تعجب می کند که در شهر کوچکی مثل شوشتر با بافت سنتی ، یک گنده لات سابقهدار، چند نوجوان و کودک را از کوچه و خیابان ربوده و به انها تجاوز کرده است. اما کله آدم سوت می کشد وقتی می بیند که فرد شرور به کمک همدستانش از صحنه تجاوز فیلم تهیه کرده تا قربانیان را با تهدید انتشار فیلم و بردن آبروی آنها ساکت کند.
آدم وقتی میخواند که مجرم سابقهدار است و بارها زندان رفته و جری تر شده است، احساس نا امیدی می کند. بدتر از همه وقتی آدم میخواند که خانواده های قربانیان به دلیل ترس یا نومیدی از اجرای عدالت، در مراجع قانونی طرح شکایت نکرده اند، افسرده و خشمگین می شود. نهایتا معلوم نیست که اراذل و اوباشی که سرکرده آنها طعم تلخ زندان و مجازات را قبلا چشیده ، با چه حاشیه امنی ، فیلم صحنه تجاوز جنسی را در فضای مجازی منتشر می کنند تا به خیال خودش از قربانیان انتقام بگیرند؟
این حادثه را از جنبه های مختلف می توان بررسی کرد. ریشه اصلی گرفتاری ما در این تلقی فرهنگی است که گویا قربانی تجاوز جنسی، گوهر ناموس خود را باخته و متجاوز فاتحی است که پیروزمندانه قلعه ای را فتح کرده است. در این نگاه ماقبل مدرن به مناسبات و روابط جنسی ، رابطه جنسی صرفا عملی فیزیکی بین فاعل و مفعول یا غالب و مغلوب است. در این رابطه فاعل در هر حالت برنده و سرافراز و مفعول بازنده و سرافکنده است.
گفته می شود که آقامحمدخان قاجار بعد از فتح کرمان و دستگیری لطفعلی خان زند دستور داد که " اصطبلبانان او شاهزاده مجروح را مورد تجاوز جنسی قرار دهند. " تجاوز جنسی همواره یکی از حربه های فاتحان مشرق زمین علیه دشمنان مغلوب بوده است. این فرهنگ باید تغییر کند و جامعه به جای دادن مدال به متجاوز با قربانی احساس همبستگی کند و عمل تجاوز را نشانه قدرت فرد متجاوز نداند. مساله دیگری که باید توسط جامعه شناسان بررسی شود این است که چرا فرهنگ لمپنیزم تا این اندازه گسترده شده است؟ دلیل اینکه فردی مثل تن تن در شهر کوچکی مثل شوشتر از قانون نمی ترسد چیست؟